شکل شناسى تطبیقى داستان "خان هفتم رستم" و افسانه "ساعد بن فارِس"
Authors: not saved
Abstract:
این مقاله ضمن مقایسه "خان هفتم رستم" از شاهنامه فردوسى با افسانه "ساعد بن فارِس" از هزار و یکشب، مىکوشد تا پس از این مقابله، با نگاهى شکلشناسانه، این تطبیق را به اجزا و بخشهاى هر دو متن گسترش داده، از رهگذر این تطبیق، وجوهِ اشتراک و افتراق هر دو داستان را بازکاوى نماید. بىگمان چنین مقایسهاى میان شاهنامه و هزار و یکشب، مىتواند زاویههاىِ مغفولِ تأثیر و تأثرات این دو اثر را از یکدیگر، بهتر نشان دهد و از آنجا که هزار و یکشب نیز در بسیارى موارد، ریشههایى در فرهنگ ایرانِ پیش از اسلام دارد، زمینههاى بررسى بیشتر این کتابِ گرانقدر را براى علاقهمندان، فراهم آورد.
similar resources
مآخذِ داستان ها و افسانه های جواهرالاسمارعماد بن محمدالثغری
قصه های زنجیره ای جواهر الاسمار که با شگرد قصه درقصه نوشته شده است، یکی از برجسته ترین ویژگی این مجموعه داستان است. این اثر، گرد آوری شده از قصه های به هم پیوسته وگاهی نیز به تمامی جداگانه است که در شب های پیاپی از زبان راوی بازگو می شود. شمار قصه ها برخلاف عنوان فرعی کتاب، به 40 قصه نمی رسد، بلکه « طوطی»، 100 داستان را به مدت 52 شب نقل می کند. غالب این داستان ها و افسانه ها به نوعی در طول همان...
full textبررسی و تحلیل نمادشناسی نگارههای هفت خان رستم
نمادگرایی در تفکرات و رؤیاهای نژادهای مختلف بشری وجود دارد و انسان را به گسترة تفکر بدون گفتار رهنمون میکند. شاهنامه از دیرباز مورد توجه مردم ایرانزمین بودهاست که با توجه به بافت داستانی این اثر، ارتباط نزدیکی با آن برقرار میکردند. در دورة صفویه، نقالان در قهوهخانهها، داستانهای شاهنامه را با پردهخوانی و آرایش صحنهها برای سرگرمی شرح میدادند. این پژوهش به بررسی و رمزگشایی نمادها در نگار...
full textروایت نقالان از داستان رستم و سهراب
هنر نقالی یکی از شاخههای مهم ادبیات عامه، بازتابدهنده تجربههای بازسازیشده از حماسههای ملی و پهلوانی است. نقالان میکوشند با سادهترین تعابیر و بازسازی جذابترین وقایع، اجزای مختلف داستانها را متناسب با ذهنیت مخاطبان بهنوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. بهاینترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگهای درهمپیچیدهای تنیده میشود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینۀ سنت نقالی، سازوکار روا...
full textتحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهنالگویی یا اسطورهشناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روانشناسی ژرفانگر بهشمار میآید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روانپزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، میپردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونهای در همة نسلها تکرار میش...
full textMy Resources
Journal title
volume 1 issue 2
pages 31- 56
publication date 2011-02-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023